در ساعت پنج بامداد روز دوشنبه پانزدهم دسامبر، روستای بدوی نشین عبدالله ال اترش در صحرای نگب توسط نیروهای امنیتی اسرائیل ویران شد. چهار روز پیشتر، دادگاهی در اسرائیل حکم به تخریب این روستا داده بود.
صحرای نگب بیش از 66 در صد مساحت اسرائیل را تشکیل می دهد و بر اساس اساطیر بنی اسرائیل، ابراهیم خلیل، اصحاق و يعقوب پیامبر در این صحرا چوپانی کرده اند.
اما یک طایفه از مردمان بیابان نشین نیز قرنهاست که این صحرا را زمین خود می دانند. طایفه بدوی که به عشیره های متعددی تقسیم شده است. اما دولت اسرائیل روستاهای بدوی ها را به رسمیت نمی شناسد و منازل آنها در معرض تخریب است.
به محض ورود خودرو به حریم صحرای نگب، اقلیم خشک و خشن بیابانی جاده را در بر می گیرد.
وقتی 140 سال پیش مایک تواین نویسنده شهیر آمریکایی به فلسطین آن زمان سفر کرد، صحرای نگب را به ویرانه ای که حتی با قوه تخیل هم نمی توان به حیات و جنبش واداشت تعبیر کرد.
یک قرن و نیم گذشته ولی انگار نگب به کلام تواین وفادار مانده است.
عشایر بدوی قرنهاست که این بیابان را سرزمین خود می دانند. امروزه بیش از نیمی از 175 هزار بدوی ساکن نگب در روستاهایی زندگی می کنند که توسط دولت اسرائیل به رسمیت شناخته نمی شوند.
علاوه بر مشکل ساخت و ساز و خطر همیشگی تخریب، این روستاها از هر نوع تاسیسات ابتدایی از قبیل آب لوله کشی، برق، درمانگاه و مدرسه محروم هستند.
علی رغم این مشکلات و نرخ بالای بیکاری در منطقه، این عشیره ها حاضر به فروش زمین هایشان نیستند و با بافت جاجیم و پرورش شتر و اسب به سختی گذران می کنند.
یعیلاه رعنان، از اعضای شورای محلی روستاهای بدون مجوز می گوید: "در سال 1965 اسرائیل قانون ساخت و ساز را تدوین کرد و در این قانون نحوه تعیین ساختمانهای قانونی و غیر قانونی را تعریف کرد، اما در این مصوبه به طور کلی حضور بدوی ها در صحرای نگب نادیده گرفته شد و به هیح نهادی هم این مجوز داده نشد که به آنها اجازه ساخت و ساز بدهد، از 1965، اسرائیل این قانون را تغییر نداده است."
ال زرنوگ از معدود روستاهای بدوی نشین است که در سال 2003 توسط وزارت مسکن اسرائیل به رسمیت شناخته شد. ال زرنوگ اکنون یک مدرسه و یک درمانگاه دارد ولی هنوز به شبکه برق سراسری وصل نیست.
حنان ابو قیدر، ساکن روستای ال زرنوگ می گوید: "مشکل اول درمانگاه است که خیلی با روستا فاصله دارد. هیچ خدمات ویژه ای به زنان ارائه نمی دهد. پزشک مرد است و برای زنان بدوی راحت نیست مشکلاتشان را با یک پزشک مرد در میان بگذارند. درمانگاه بخش زایمان و اطفال هم ندارد و ما ناچاریم برای مشکلات زنانگی با اطفال به شهر برویم که هم زمان زیادی می برد و هم به وسیله نقلیه نیاز داریم. همه اینها برای زنان منطقه زندگی را بسیار مشکل می کند."
طبیعتا جامعه اسرائیل از تبعات فقر و نابسامانی در نگب در امان نمانده و بر اساس گزارشها، شمار فزاینده ای از بدوی ها برای امرار معاش به قاچاق روی آورده اند. در سالهای اخیر چند سازمان غیر دولتی اسرائیلی از جمله سازمان پزشکان برای حقوق بشر تلاشهای سیاسی را برای بهبود وضعیت بدوی ها آغاز کرده اند.
در نتیجه این تلاشها از حدود یک سال و نیم پیش دولت اسرائیل کمیسیون بلند پایه ای را برای تدوین راه حل هایی برای ساماندهی به بدوی های ساکن نگب تعیین کرد.
روز پنجشنبه یازدهم دسامبر، قاضی الایئزر گولدبرگ، دادستان کل سابق اسرائیل، طرح جامع این کمیسیون را در اختیار شیوخ عشایر بدوی و خبرنگاران گذاشت.
قاضی الایزر گولدبرگ، رئیس کمیسیون سازماندهی عشایر بدوی در صحرای نگب گفت: "عشایر بدوی ساکن صحرای نگب، اتباع غیر قانونی ساکن اسرائیل نیستند. آنها فاقد حقوق شهروندی نیستند. آنها شهروندان کشور هستند و به عنوان شهروند، حقوق و مسئولیتهایی متوجه آنها می شود."
مهمترین بخش این طرح جامع، تاکید بر حق بدوی ها برای سکونت درصحرای نگب است، هر چند که این به معنی به رسمیت شناخته شدن تمام روستاها نیست، اما حداقل راهکاری را برای درخواست مجوز و یا اقدام قانونی فراهم می کند. اما با نزدیک شدن زمان انتخابات اسرائیل، نگرانی رهبران قبایل بدوی همچنان پابرجاست.
یخ محمد ابو فریخه، از شیوخ عشایر بدوی ساکن نگب می گوید:"تاثیر تغییر دولت اسرائیل بر دعاوی ما ممکن است سالها طول بکشد. در نتیجه نمی توانیم هم اکنون نسبت به این طرح پیشنهادی اعلام نظر کنیم. باید آنرا به دقت مورد بررسی قرار دهیم."
تنها چهار روز بعد از انتشار طرح جامع ساماندهی عشایر نگب، روستای عبدالله ال اترش با بولدوزر با خاک یکسان شد. بیست خانواده ای که در این روستا ساکن بودند به جای دیگری منتقل نشدند، تنها به آنها گفته شد که باید از اینجا بروند.
ظاهرا ابر سترون ابهام قانونی هنوز بر آسمان صحرای نگب سایه
افکنده است.