12:03 گرينويچ - جمعه 01 اوت 2008 - 11 مرداد 1387 - بی بی سی
هفته نامه اکونومیست چاپ لندن در شماره اخیر خود گزارشی را به روند تشکیل ارتش ملی افغانستان اختصاص داده است.
در این گزارش که با عنوان "خبرهای خوب از ارغنداب" چاپ شده آمده است که سربازان افغان آموزش بهتری دیده اند و آماده جنگ هستند.
اکونومیست می نویسد که یک روز پس از سنگین ترین عملیات ارتش نوپای افغانستان در قندهار، یکی ار ریش سفیدان قبیله ای ارغنداب گفت که "اعتماد به دولت در حد صفر است اما ارتش ملی افغانستان تنها امید ماست؛ ارتشیان با مردم رفتار خوبی دارند و از طالبان نیرومندتر هستند."
به نوشته اکونومیست، تنها بیست و چهار ساعت پس از ورود نفرات مسلح طالبان به ارغنداب، ارتش ملی یک نیروی یکهزار نفری را برای بیرون راندن آنان به این منطقه اعزام کرد.
این هفته نامه می نویسد که اگرچه راه اندازی ارتش ملی افغانستان مدتی به طول انجامید، اما سرانجام این ارتش به عنوان یک نیروی رزمی قابل قبول شکل می گیرد و در سال 2007، هفت میلیارد و چهارصد میلیون دلار صرف آموزش و تجهیز نیروی پلیس افغانستان شد و امروزه، هر هفته یک کندک (گردان ارتشی متشکل از ششصد و پنجاه نفر) با پایان دوره آموزشی نفرات آن، آماده عملیات می شود.
اکونومیست می نویسد که تا اوایل سال آینده، ارتش ملی افغانستان به هدف اولیه خود یعنی آمادگی عملیاتی هشتاد هزار نفر دست می یابد و قرار است روز 5 ماه اوت (اگوست)، نخستین مراسم رسمی انتقال قدرت به نیروهای افغان در منطقه کابل برگزار شود.
به نوشته این هفته نامه، شرایط ارتش افغانستان با وضعیت یک نیروی پراکنده در سه سال پیش به کلی تفاوت کرده است، یعنی زمانی که واحدهای اعزامی به جنوب تا 30 درصد از نفرات خود را به دلیل فرار از خدمت از دست می دادند اما در حال حاضر، تنها حدود 7 درصد از نفرات اعزامی به هلمند ترک خدمت می کنند که کمتر از نیمی از افرادی است که دوباره به ارتش می پیوندند و همزمان، واحدهای ارتشی تجهیزات بهتری از جمله زره شخصی، تفنگ جنگی ام - 16 و جدیدترین خودروهای هاموی زرهی در اختیار دارند.
نیروی کوچکی با شهامت جنگیدن
اکونومیست می نویسد که ارتش ملی افغانستان هنوز یک نیروی بسیار کوچک است اما شهامت جنگیدن را دارد و از قول یکی از افسران بریتانیایی نقل می کند که نفرات این ارتش حالت تهاجمی دارند و در جنگ، به پیشروی می اندیشند.
این هفته نامه می نویسد که در عین حال، مشکلاتی نیز وجود دارد و به گفته سرلشکر رابرت کن، افسر آمریکایی که در بازسازی ارتش افغانستان مشارکت دارد، مهمترین مساله در حال حاضر کمبود کسانی است که در زمینه های فنی، برنامه ریزی و تدارکاتی به ارتش ملی کمک کنند.
به نوشته اکونومیست، مشکلات دیگر ارتش، بیشتر جنبه فرهنگی دارد و به عنوان مثال، درجه داران بریتانیایی مشاهده کرده اند که سربازان افغان، فاصله زمانی بین عملیات مختلف را به جای آموزش و تمرین، فرصتی برای جبران کمبود خواب خود تلقی می کنند و یا اینکه هنگام اعزام به ماموریت های گشت زنی، ترجیح می دهند به جای همراه بردن جیره غذایی و سوخت مورد نیاز، احتیاجات خود را از روستاهای سر راه تامین کنند.
اکونومیست می نویسد که در عین حال، به نظر می رسد که ارتش ملی افغانستان کمتر از سایر سازمان های دولتی به فساد آلوده شده باشد.
هفته نامه بریتانیایی می نویسد که موضوع دیگر، تفاوت های قومی است، هرچند که ارتش ملی افغانستان می کوشد با این پدیده مقابله کند و معمولا فرماندهان گردان و افسران تحت فرمان آنان از قومیت های متفاوت انتخاب می شوند.
در عین حال، به نوشته اکونومیست، هنوز هم درصد تاجیکان در رده های فرماندهی نسبت به جمعیت آنان بیش از سایر اقوام است در حالیکه حضور هزاره ها و سایر قومیت های کوچکتر در این رده نسبت به جمعیت آنها کمتر است و نیمی از نظامیان به دری صحبت می کنند و نیم دیگر، زبان پشتو را به کار می برند.
اکونومیست می افزاید که ارتش دارای نسبت درستی از پشتون هاست، یعنی قومی که طالبان بیشتر به حمایت آن متکی است، اما اکثر این نظامیان پشتون از مناطق شرقی هستند که به طور سنتی، ساکنان آن بیش از پشتون های جنوب به ارتش می پیوسته اند شمار کمتری از پشتون های جنوب، در ارتش ملی عضویت دارند و در نتیجه، اگرچه ساکنان جنوب معمولا نفرات ارتش ملی را به نظامیان اعزامی کشورهای غربی یا ماموران فاسد پلیس ترجیح می دهند، اما هنوز هم آنان را غریبه می پندارند.
این هفته نامه در خاتمه می نویسد، در هرحال در این مورد تردیدی نیست که نیروهای خارجی در افغانستان مشتاق هستند هرچه زودتر مسئولیت حفظ امنیت را به ارتش ملی افغانستان بسپارند و پیشرفت سریعتر ارتش، چنین روزی را نزدیکتر می کند.